عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور:
نهالکاری در کانون های ریزگرد برای ندادن حقابه تالابها بود
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور گفت : نهالکاری در این عرصه برای این بود که میخواستند حقابه این تالابها را ندهند اما دیدیم که این مناطق استعداد نهالکاری نداشت و خشک شد که کار به مجلس و سازمان بازرسی کل کشور هم رسید.
به گزارش ایرنا ، محمد درویش در نشست با تعدادی از انجمنهای مردم نهاد خوزستان در خانه سمنها، با بیان اینکه طرحهای بیابانزدایی خوزستان نزدیک به ۳۰ هزار میلیارد ریال هزینه در برداشته است افزود: درختکاری در عرصههایی که در گذشته تالاب بوده، باعث شد که بخشهای وسیعی از نهالکاری خشک شود.
وی اضافه کرد: نهالکاری در این عرصه برای این بود که میخواستند حقابه این تالابها را ندهند اما دیدیم که این مناطق استعداد نهالکاری نداشت و خشک شد که کار به مجلس و سازمان بازرسی کل کشور هم رسید.
درویش با بیان اینکه نباید اجازه دهیم اعتبارات گرد و غبار حیف و میل شود، تصریح کرد: طرحهای مهار کانونهای گرد و غبار باید بر اساس مدیریت سرزمین اجرا شود، این در حالیست که در بخشهایی از کانونها در هندیجان درخت نارنج و یا حرا و چندل کاشته بودند که معلوم است عمل نمی آید.
وی اظهار داشت: اتوبان اهواز- ماهشهر که اکنون یکی از بزرگترین کانونهای بحرانی فرسایش بادی و محل شکل گیری طوفانهای شدید اهواز بوده، در گذشته محل زندگی شیر یال کوتاه (شیر ارژن) بوده که اکنون منقرض شده است، در زمان حیات این شیر، کسی جرات نمیکرد دام خود را بیمحابا در دشت رها کند و بیابان انسان ساز را بوجود آورد که حالا به یکی از چشمههای اصلی گرد و غبار تبدیل شود.
درویش افزود: در غرب کرخه (میشداغ) نیز در حدود چهار هزار میلیارد ریال برای مالچ پاشی اعتبار گرفتهاند، این در حالیست که این منطقه اصلا احتیاجی به مالچ پاشی ندارد و با قرق کردن میتوان پوشش گیاهی آن را بازگرداند.
علی محمد طهماسبی بیرگانی مدیر کارگروه ملی مقابله با گرد و غبار تیر ماه امسال اعلام کرد: در حدود هفت هزار هکتار از عرصههای نهالکاری در کانون فوق بحرانی ریزگرد در اهواز به دلیل سیل و یا خشکیدگی از بین رفته است و ۵۵ درصد از عرصههایی که از بین رفته به دلیل عدم تطبیق نوع خاک و نوع گونه کاشته شده خشکیده و ۴۵ درصد نیز در اثر وقوع سیل از بین رفته است.
حقابه تالاب در اولویت
این فعال محیط زیست همچنین تالابهای خوزستان را مهمترین شریانهای حیاتی این استان دانست و گفت: مهمترین مطالبه فعالان محیط زیست در خوزستان باید تامین حقابه تالابها باشد، زیرا بهبود شرایط تالابهای شادگان، هورالعظیم، بامدژ و میانگران، به افزایش تابآوری کمک کرده و بخش بزرگی از ظرفیت گرمایی ویژه را حفظ و ریزگردها را کنترل میکند.
وی تاکید کرد: بازگشت تالابهای خوزستان به شرایط آرمانی، گردشگری مسئولانه، بومگردی، صنایع دستی، پرنده نگری و صیادی را رونق میدهد.
درویش با بیان اینکه در خوزستان با تغییر چیدمان توسعه میتوان مشکلات را حل کرد افزود: فعالان محیط زیست و اعضای انجمنهای زیست محیطی باید اقلیم و سرزمین خود را به خوبی بشناسند تا بتوانند مطالبه جدی داشته باشند، تنها در اینصورت است که مسئولان به نظرات فعالان محیط زیست توجه میکنند.
وی مهمترین مشکلات زیست محیطی خوزستان را آلودگی آب و خاک عنوان کرد که سایر مشکلات ناشی از این ۲ است.
درویش تصریح کرد: اگر مردم خوزستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده کشاورزی، نفت و گاز، منطقه آزاد و مقصد ۳۳ درصد آب های جاری، به دنبال مهاجرت باشند دیگر نباید از سایر استان ها انتظاری داشت، مردم این استان علی القاعده باید ثروتمند و برخوردار باشند، اما به گفته رئیس مجمع نمایندگان خوزستان ۹۵ درصد خوزستانی ها تمایل به مهاجرت دارند.
وی تخریب محیط زیست به بهانه اشتغالزایی و توسعه اقتصادی را بهانه ای دانست و گفت: اگر نگران تالاب های شادگان و هورالعظیم، نگران تخلیه فاضلاب به رودخانه ها و نگران نخلستان های جنوب و تنوع زیستی هستیم به این دلیل است که خسارت به اکوسیستم به انسان به عنوان مهمترین بخش از آن آسیب وارد می کند و باعث ترک زیستگاهش می شود.
این کنشگر محیط زیست تصریح کرد: خوزستان یک آزمایشگاه برای آنهایی است که مدعی هستند اقتصاد مهمتر از محیط زیست است و به بهانه ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی، ملاحظات محیط زیستی را نادیده میگیرند، اما اکنون علاوه بر محیط زیست، اقتصاد و امنیت نیز در این استان آسیب دیده است.
درویش افزود: به عنوان نمونه در زمان ساخت دایک مرزی در هورالعظیم، اعتراض کردیم و گفتیم که نباید در این تالاب دیوارکشی بشود اما پاسخ دادند که مساله امنیت مطرح است، درباره ساخت صنایع استراتژیک در مرکز کم آب کشور نیز مساله امنیت تاسیسات را مطرح کردند و صدای فعالان محیط زیست به جایی نرسید، ولی حالا این استدلالها شبیه شوخی شده است.
وی اضافه کرد: سوالی که وجود دارد این است که چرا در سال ۱۳۴۹ زمان شکل گیری نخستین کنوانسیون محیط زیستی جهان در ایران (کنوانسیون رامسر) که بسیاری از تالابهای کشور ثبت شد، هورالعظیم در این معاهده بین المللی ثبت نشده است، اسکندر فیروز رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست، اگر چه به دلیل سالمندی بسیاری از وقایع را به خاطر نمیآورد اما میگوید که مسائلی در این زمینه وجود داشته که مانع این کار شده است و این مسائل تاکنون گریبان هورالعظیم را گرفته است، به طوری که هورالعظیم اکنون با جاده سازیها و دیوارکشیها دیگر یک تالاب واقعی نیست.
درویش ادامه داد: سازمان حفاظت محیط زیست واگذاری بخشهایی از هورالعظیم برای استخراج نفت را مشروط کرده بود البته وزارت نقت هیچکدام از این شرط ها را رعایت نکرد، اما دلیل این اتفاق در واقع نبود حمایت از سوی مردم و تشکلهای مردم نهاد بوده است.
وی اظهار داشت: سیل تاریخی امسال شرایط فوق العاده و رویایی را میتوانست برای هورالعظیم به همراه داشته باشد اما در عمل دیدیم که به دلیل ممانعت نفت، حوضچههای ۴ و ۵ تالاب کمتر از نیم متر آبگیری شده است زیرا حوضچهها به شکلی درست شده که هیچوقت نمیتواند آبگیری کامل داشته باشد و طبیعی است که این مکان با کمترین وزش باد به کانون گرد و غبار تبدیل شود.
درویش تاکید کرد: هنر ما به عنوان فعال محیط زیست این است که حقابه تالابها را از وزارت نیرو مطالبه کنیم و بر سر حقابه تالابها با هیچ چیزی معامله نکنیم.
خشکسالی مدیریتی
این فعال محیط زیست در ادامه با اشاره به سابقه طرحهای انتقال آب کارون گفت: هیچکدام از این طرحها نتوانسته است که مشکلات کم آبی اصفهان را به طور دائم حل کند، زیرا این طرحها شبیه مسکن است و ممکن است در کوتاه مدت، مشکل کم آبی را مرتفع کند اما در طولانی مدت این مشکل همچنان پابرجاست.
وی با انتقاد از طرح انتقال آب خزر به سمنان اظهار داشت: در سمنان ۵۰۰ میلیون مترمکعب هدرروی آب داریم که ۲ برابر مقدار طرح انتقال آب است، از سوی دیگر سرانه آب سمنان ۲ برابر متوسط کشوری است، فولاد اصفهان نیز چندین برابر استاندارد آب مصرف میکند، بنابراین انتقال آب باید به عنوان آخرین گزینه و بعد از مدیریت آب در مصارف شرب، کشاورزی و صنعت باشد.
درویش افزود: برخلاف اتهامات مخالفان، فعالان محیط زیست با خودکفایی در کشاورزی مخالف نیستند و معتقد هستیم باید محصولات استراتژیک مثل گندم، جو، ذرت و برنج به اندازه نیاز کشت شود اما در کشوری که با تنش آبی مواجه است نباید صادرات هندوانه و سیب و… اتفاق بیفتد.
وی مشکل کم آبی در کشور را «خشکسالی مدیریتی» توصیف کرد و گفت: میزان آب قابل استحصال در کشور ۱۰۰ میلیارد مترمکعب است و نیاز آب شرب کشور با هشت درصد آن تامین می شود، بنابراین مشکل آب در ایران با کشوری همانند عربستان که به طور طبیعی با تنش آبی مواجه است و در مقابل سه میلیارد مترمکعب نیاز آبی، تنها یک میلیارد مترمکعب آب قابل استحصال دارد، متفاوت است.
درویش با اشاره به نگرانی از بحران آب در همه کشور، اضافه کرد: حتی در استانی مانند گیلان که ریزشهای آسمانی چهار برابر نیاز آبی است، به بهانه تامین آب شرب، طرحهای سدسازی در حال اجراست زیرا به دلیل ورود شیرابه زباله و زهابهای کشاورزی به منابع آبی، با افت کیفیت آب مواجه هستند، این در حالیست که برای حل مشکل کیفیت آب، هزینههایی به مراتب کمتر از سدسازی نیاز است، اما این طرحهای اشتباه به این دلیل اجرایی میشود که فعالان محیط زیست مطالبهای ندارند و به دلیل ناآگاهی و نداشتن اطلاعات کافی از سرزمین خود، با طرحهای ضد محیط زیستی همراه شدهاند.
وی با بیان اینکه موضع گیریهای فعالان محیط زیست باید علمی باشد، تاکید کرد: به فعالان محیط زیست اصفهان گفتهام تنها زمانی جامعه به آنها اعتماد میکند که با طرح انتقال آب بهشت آباد همانطور مخالفت کنند که با طرح بن بروجن مخالفت میورزند، زیرا طرحهای انتقال آب در هر جایی مخرب است.
درویش با تاکید بر اینکه فعالان محیط زیست باید به یک زبان مشترک برسند، افزود: فعالان محیط زیست باید صرفنظر از مسائل منطقهای و بخشی و محلی نسبت به طرحهای مخرب محیط زیست موضع گیری علمی داشته باشد، به طور نمونه سمنهای خوزستانی باید سه برابر شدن برنجکاری در جنوب کرخه را محکوم کنند زیرا توسعه و افزایش برداشت آب حقابه هورالعظیم و زیست پالایی کرخه را کاهش داده است.
دیدگاه بگذارید